• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات هوش

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - رشد زبان در کودکان فارسی زبان 6 تا 7 سال
        مهناز دهقان طزرجانی پروین کدیور محمدحسین عبداللهی حمیدرضا حسن آبادی
        هدف از این مطالعه تعیین نقش توانایی های شناختی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، محیط سوادآموزی خانه و ویژگی های جمعیت شناختی در رشد زبان کودکان فارسی زبان بود. جامعه این پژوهش کلیه کودکان 6 تا 7 سال شهر تهران بود که 105 نفر به روش چندمرحله ای انتخاب شدند. مادران این کودکان به دو چکیده کامل
        هدف از این مطالعه تعیین نقش توانایی های شناختی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، محیط سوادآموزی خانه و ویژگی های جمعیت شناختی در رشد زبان کودکان فارسی زبان بود. جامعه این پژوهش کلیه کودکان 6 تا 7 سال شهر تهران بود که 105 نفر به روش چندمرحله ای انتخاب شدند. مادران این کودکان به دو پرسشنامه محیط سوادآموزی خانه و جمعیت شناختی پاسخ دادند و روی کودکان، مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش دبستانی و آزمون رشد زبان اولیه-ویرایش سوم اجرا شد. نتایج نشان داد که همه مؤلفه های هوش کلامی با مؤلفه های رشد زبان همبستگی مثبت دارد اما در بخش غیرکلامی، تکمیل تصاویر، مازها، طرح هندسی و مکعب ها با برخی از مؤلفه-های رشد زبان همچون واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری و معناشناسی رابطه مثبت معناداری دارد. به علاوه بین منابع مرتبط با زبان آموزی و سوادآموزی و الگوی مثبت والدین از محیط سوادآموزی خانه با تعدادی از مؤلفه های رشد زبان (مانند واژگان تصویری، واژگان شفاهی و ربطی) رابطه مثبت معناداری وجود داشت. نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس روند نشان داد که تحصیلات والدین و میزان درآمد خانواده موجب بهبود رشد زبان می-شود، اما بین کودکانی که به مهدکودک رفته اند و نرفته اند، در رشد زبان تفاوتی وجود ندارد و در این سن، رشد زبان بین دو جنس متفاوت نیست. درنتیجه، به نظر می رسد هوش کودکان فارسی زبان تا حدودی می تواند رشد زبانشان را پیش بینی کند و درآمد خانواده ها و تحصیلات والدین و همچنین، محیط سوادآموزی خانه بر رشد زبان کودکان فارسی زبان تأثیرگذار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - استانداردسازی آزمون هوشی ماتریس وین برای دانش آموزان 13-18 ساله ایرانی
        جواد اژه ای مسعود غلامعلی لواسانی مرضیه رضایی زهرا اکبری
        پژوهش حاضر جهت استانداردسازی آزمون هوشی ماتریس وین (ITMW) برای دانش آموزان 13-18 ساله ایرانی صورت گرفته است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقاطع راهنمایی و دبیرستانی کل کشور بودند که در سال های تحصیلی 90-89 و 91-90 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه چکیده کامل
        پژوهش حاضر جهت استانداردسازی آزمون هوشی ماتریس وین (ITMW) برای دانش آموزان 13-18 ساله ایرانی صورت گرفته است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقاطع راهنمایی و دبیرستانی کل کشور بودند که در سال های تحصیلی 90-89 و 91-90 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه گیری به صورت تصادفی چند مرحله ای بود که تعداد 9482 دانش آموز دختر و پسر (1267 پسر و 1582 دختر) از 5 استان تهران، خراسان رضوی، کرمانشاه، گیلان و بوشهر انتخاب شدند. ابتدا فرم خام فورمن با استفاده از مدل آماری راش بر روی دانش آموزان ایرانی اجرا شد. از 24 ماده ای که آزمودنی ایرانی به آن پاسخ داده بودند، 82 سوال براساس مدل راش همگن تشخیص داده شد و تحت عنوان آزمون ماتریس وین برای ایران (I-TMW) نامگذاری گردید و جداول راهنما و استاندارد سنین بین 13 تا 18 به صورت جداگانه ارائه گردید. در نهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه، تفاوت ضریب هوشی در پایه های تحصیلی و دختران و پسران محاسبه شد که نتایج حاکی از افزایش ضریب هوشی با افزایش سن و ضریب هوشی بالاتر دختران بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - رابطۀ باورهای هوشی با خودگردانی در یادگیری
        حسین زارع
        این پژوهش با هدف تعیین روابط باورهای هوشی و خودگردانی در یادگیری با توجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی به روش تحليل مسير انجام شده است. برای اين منظور 322 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گيری طبقه ای نسبی ان چکیده کامل
        این پژوهش با هدف تعیین روابط باورهای هوشی و خودگردانی در یادگیری با توجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی به روش تحليل مسير انجام شده است. برای اين منظور 322 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گيری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از خرده مقياس های باورهای هوشی، اهداف پيشرفت، هیجان های تحصیلی و خودگردانی در یادگیری پاسخ دادند. به طور كلی نتایج پژوهش حاکی از اثرات غیر مستقیم و متفاوت باور هوشی ذاتی و افزایشی بر خودگردانی در یادگیری می باشد. به طوری که باور هوشی افزایشی از طریق واسطه گری اهداف تبحری و هیجان های مثبت بر خودگردانی در یادگیری دارای اثر غیر مستقیم و مثبت و باور هوشی ذاتی از طریق واسطه گری اهداف اجتناب-عملکرد، اهداف رویکرد-عملکرد و هیجان های منفی بر خودگردانی در یادگیری دارای اثر غیر مستقیم و منفی می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - مکانیسم زیربنایی رابطۀ حافظه کاری و هوش سیال
        روح الله شهابی جواد اژه ای پرویز آزاد فلاح ولی الله فرزاد
        هدف پژوهش حاضر شناسایی مکانیسم زیربنایی رابطه حافظه کاری و هوش سیال در کودکان بوده است.
        هدف پژوهش حاضر شناسایی مکانیسم زیربنایی رابطه حافظه کاری و هوش سیال در کودکان بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - رابطة هوش هیجانی و خودکار آمدی مبتنی بر عملکرد شغلی کارکنان
        حدیث باقری دامون رزمجویی الهام ساعی
        هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطة هوش هیجانی و خودکارآمدی مبتنی بر عملکرد شغلی کارکنان اداره کل بندر و دریانوردی خرمشهر بود. جامعه آماری این تحقیق 341 نفر و به روش نمونهگیری تصادفی ساده 181 نفر محاسبه گردید. جهت گردآوری دادهها از سه پرسشنامه هوش هیجانی برادبری-گریوز چکیده کامل
        هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین رابطة هوش هیجانی و خودکارآمدی مبتنی بر عملکرد شغلی کارکنان اداره کل بندر و دریانوردی خرمشهر بود. جامعه آماری این تحقیق 341 نفر و به روش نمونهگیری تصادفی ساده 181 نفر محاسبه گردید. جهت گردآوری دادهها از سه پرسشنامه هوش هیجانی برادبری-گریوز ، خودکارآمدی ریگرز و عملکرد شغلی پاترسون استفادهشده. در این پژوهش با بهرهگیری از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس در محیط نرمافزار آماری spss17، ارتباط بین متغیرهای هوش هیجانی و خودکارآمدی بهعنوان متغیر مستقل و عملکرد شغلی بهعنوان متغیر وابسته موردبررسی قرار گرفتند. درمجموع یافتهها حاکی از آن است که بین خودکارآمدی و عملکرد شغلی کارکنان این اداره، رابطة معناداری وجود دارد. بهبیاندیگر کارآمدی در عملکرد شغلی کارکنان دارای اهمیت میباشد. از نتایج دیگر تحقیق آن است که هوش هیجانی کارکنان نقش مؤثری بر خودکارآمدی دارد و این دو متغیر از هم تأثیر میپذیرند. بررسی نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از عدم همبستگی هوش هیجانی با متغیر عملکرد شغلی کارکنان اداره بندر و دریانوردی خرمشهر میباشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - رابطه فرآیندهای خودنظم‌بخش با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری: نقش واسطه‌ای وجدان‌گرایی
        مریم کریم پور محمدنقی فراهانی حمید خانی پور
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وجدان‌گرایی،فرآیندهای خودنظم‌بخش و شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود. تعداد 210 نفر از دانشجویان دانشگاه‌های استان تهران به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس‌های رگه‎ بهوشیاری، پرسشنامه‌ سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری، مقیاس چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وجدان‌گرایی،فرآیندهای خودنظم‌بخش و شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود. تعداد 210 نفر از دانشجویان دانشگاه‌های استان تهران به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس‌های رگه‎ بهوشیاری، پرسشنامه‌ سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری، مقیاس خودشناسی انسجامی، فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری و 10 آیتم وجدان‌گرایی پرسشنامه‌ی شخصیت گلدبرگ پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل مسیر، نقش واسطه‌ای وجدان‌گرایی در ارتباط میان بهوشیاری و خودمهارگری با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری تأیید شد. بهوشیاری هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق وجدان‌گرایی با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی جبری رابطه داشت و رابطه بین خودمهارگری و علائم شخصیت وسواسی جبری به صورت کامل با واسطه‌گری وجدان‌گرایی برقرار بود. به نظر می‌رسد بهوشیاری می تواند عاملی محافظت کننده در برابر تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری باشد و خودمهارگری زیاد در افراد با صفت وجدان گرایی بالا ممکن است زمینه ساز تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - اثربخشی آموزش سه وجهی اشترنبرگ بر بهبود مهارتهای خواندن کودکان نارساخوان
        معصومه فارسی نژاد الهه حجازی جواد اژه ای
        هدف مطالعة حاضر تعیین اثربخشی آموزش سه وجهی اشترنبرگ بهعنوان یکی از روشهای فراشناختی بر بهبود مهارتهای خواندن دانش آموزان نارساخوان بود. به این منظور از میان کودکان مراجعه کننده به مراکز درمانی آتیه و روانمهر در شهر تهران که به عنوان نارساخوان تشخیص دادهشده بودند، 12 دا چکیده کامل
        هدف مطالعة حاضر تعیین اثربخشی آموزش سه وجهی اشترنبرگ بهعنوان یکی از روشهای فراشناختی بر بهبود مهارتهای خواندن دانش آموزان نارساخوان بود. به این منظور از میان کودکان مراجعه کننده به مراکز درمانی آتیه و روانمهر در شهر تهران که به عنوان نارساخوان تشخیص دادهشده بودند، 12 دانش آموز پایة دوم تا پنجم ابتدایی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ملاک تشخیص نارساخوانی آنها، مصاحبة تشخیصی، آزمون خواندن وودکاک جانسون و آزمون اجرای همزمان دیداری شنیداری بود. آزمودنی ها برحسب تصادف به دو گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند. گروه آزمایش به مدت ده هفته و طی 16 جلسه یک و نیم ساعته تحت آموزش خواندن با روش پیشنهادی اشترنبرگ قرار گرفتند. نتایج نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بهبود معناداری را در هر سه خرده آزمون خواندن (روان خواندن، واج شناسی و درک خواندن) نشان دادند. آزمون پیگیری که سه ماه بعد از اجرای پس آزمون انجام شد نیز نشان داد نه تنها اثرات آموزش پایدار بود، بلکه افزایش معناداری نیز نسبت به پس آزمون حاصل شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - طراحی، ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامة هوش چندگانه برای ورزشکاران رشتة هندبال
        محمدرضا شهابی کاسب فاطمه چشمی زهرا استیری محمدرضا محمدی رسول زیدآبادی
        تحقیق حاضر، طراحی، ساخت و روانسنجی پرسشنامه هوش چندگانه گاردنر (2002) در هندبال بود. ابتدا با بررسی متون موجود در زمینة هندبال و مصاحبه با متخصصان این رشته، سؤالاتی طراحی شد که بهترین سؤالات از بین آنها انتخاب و پرسشنامة اولیه (188سؤالی) تدوین گردید. جهت تأیید روایی صور چکیده کامل
        تحقیق حاضر، طراحی، ساخت و روانسنجی پرسشنامه هوش چندگانه گاردنر (2002) در هندبال بود. ابتدا با بررسی متون موجود در زمینة هندبال و مصاحبه با متخصصان این رشته، سؤالاتی طراحی شد که بهترین سؤالات از بین آنها انتخاب و پرسشنامة اولیه (188سؤالی) تدوین گردید. جهت تأیید روایی صوری و محتوایی، پرسشنامه برای 10 نفر از متخصصان رفتار حرکتی و هندبال ارسال که درنهایت روایی صوری و محتوایی پرسشنامه تأیید شد (99/0 CVR=، 89/0 =CVI). براي تعيين روايي سازه پرسشنامه از تحليل عاملي تأييدي مبتني بر مدل معادلات ساختاري و براي تعيين همساني (ثبات) درونی پرسشنامه از ضریب الفای کرونباخ استفاده شد. 301 بازیکن هندبال در سطوح ملی و باشگاهی، پرسشنامه نهایی را تکمیل نمودند. یافته ها نشان داد مدل چهار مؤلفهای شامل هوش بدنی ـ جنبشی، هوش دیداری ـ فضایی، هوش منطقی ـ ریاضی و هوش هیجانی با 37 سؤال داراي شاخص های برازندگی (91/0=TLI ، 06/0 = RMSEA، 92/0 =CFI) قابلقبول می باشد و همسانی درونی نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 9/0 گزارش و تأیید شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - ویژگی‌های روانسنجی و ساختارعاملی نسخه فارسی مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند (SAS)
        شادی حاج حسینی لادن فتی علی فتحی آشتیانی
        پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روانسنجی مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند در نمونه ای 208 نفری از افراد ایرانی انجام شد. گروه نمونه به روش در دسترس، از میان افراد دارای گوشی هوشمند ساکن تهران انتخاب شدند و مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ را ت چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های روانسنجی مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند در نمونه ای 208 نفری از افراد ایرانی انجام شد. گروه نمونه به روش در دسترس، از میان افراد دارای گوشی هوشمند ساکن تهران انتخاب شدند و مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ را تکمیل کردند. جهت بررسی روایی، از روایی سازه و همگرا و برای سنجش اعتبار، از روش بازآزمایی و آلفای کرونباخ استفاده شد. نتیجه تحلیل عاملی تأییدی برای سنجش روایی سازه و ساختار مقیاس نشان داد که داده های پژوهش با مدل هماهنگی دارند، به این صورت که شاخص های برازش درمحدوده مناسب قرار داشته و ساختار عاملی آن با شامل 6 زیر مقیاس، مورد تأیید است. روایی همگرای این مقیاس با پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ نیز تأیید شد و عدد (75/0r=) به دست آمد. ضریب همبستگی در بازآزمایی، (93/0r=) و ضریب آلفای کرونباخ برای همسانی درونی، (92/0α=) به دست آمد و اعتبار مقیاس تأیید گردید. در نتیجه، مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند با تعداد 33 ماده و 6 زیرمقیاس، دارای ویژگی های روانسنجی مطلوب بوده و ابزاری روا و معتبر برای استفاده در جامعه ایران است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - مقایسه روند تحولی هوش شناختی، هوش هیجانی و هوش معنوی از نوجوانی تا بزرگسالی
        مرضيه السادات سجادي نژاد صغرا  اكبري چرمهيني
        هدف پژوهش حاضر شناخت سیر تحولی هوش شناختی، هوش هیجانی و هوش معنوی و مقایسه چگونگی روند تحولي سه نوع هوش مذكور از نوجواني تا سالمندي بود. این پژوهش یک پژوهشی تحولی از نوع مقطعي و از نظر روش توصيفي از نوع علّي- مقايسه‌اي است. شرکت کنندگان در این پژوهش 691 نفر از شهروندان چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر شناخت سیر تحولی هوش شناختی، هوش هیجانی و هوش معنوی و مقایسه چگونگی روند تحولي سه نوع هوش مذكور از نوجواني تا سالمندي بود. این پژوهش یک پژوهشی تحولی از نوع مقطعي و از نظر روش توصيفي از نوع علّي- مقايسه‌اي است. شرکت کنندگان در این پژوهش 691 نفر از شهروندان ساکن شهر اراک با دامنه سنی 14 تا 80 سال به روش نمونه‏گیری خوشه‏اي تصادفی انتخاب و به پرسشنامه‏هاي هوش معنوی سهرابی و ناصری، پرسشنامه هوش هیجانی برادبری-گریوز و نسخه بزرگسالان آزمون ماتریس‏های پیشرونده ريون پاسخ دادند. نتايج تحليل داده‏ها به روش تحليل واريانس دو راهه نشان داد كه بين گروه‏هاي مختلف سني از نظر هوش معنوي تفاوت معناداري وجود داشت ولي در هوش شناختي و هيجاني اين تفاوت معنادار نبود. همچنين اثر تعاملي نوع هوش و گروه سني معنادار مشاهده شد. مي‏توان نتيجه گرفت كه روند تحولي هوش شناختي، معنوي و هيجاني در گذر زمان از نوجواني تا سالمندي يكسان نيست و شايد در دوره‏هاي پاياني زندگي با نقصان و زوال يكي از اين هوش‏ها بتوان شاهد افزايش ديگري جهت جبران كاستي‏ها براي حل مسايل زندگي بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیش‌دبستانی ایرانی
        محسن دادجو شهریار غریب زاده مهتا واجدی مجرد الهه سبحانی
        هدف مطالعه حاضر، بررسی مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیش‌دبستانی ایرانی جهت پیشگیری یا مداخله زودهنگام بوده است. نمونه موردمطالعه، 433 کودک سالم ایرانی (دختر=47.8 درصد) از پنج شهر شامل تهران، بندرعباس، مشهد، زرند و تبریز و در گستره 48 تا 78 ماهگی بود. جهت سنجش هوش چکیده کامل
        هدف مطالعه حاضر، بررسی مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیش‌دبستانی ایرانی جهت پیشگیری یا مداخله زودهنگام بوده است. نمونه موردمطالعه، 433 کودک سالم ایرانی (دختر=47.8 درصد) از پنج شهر شامل تهران، بندرعباس، مشهد، زرند و تبریز و در گستره 48 تا 78 ماهگی بود. جهت سنجش هوش شناختی، از نسخه سوم فارسی مقیاس هوش اولیه پیش‌دبستانی وکسلر استفاده شد. از 42 مورد همبستگی موجود ، 22 مورد همبستگی پیرسون مثبت متوسط (.3<r<.7) مشاهده‌شد که بیانگر همبستگی درونی بالای مؤلفه‌های شناختی هست. نتایج تحلیل واریانس یک‌طرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین هوش کلامی، هوش عملی و هوش کلی در پسران و دختران وجود ندارد. نتایج آزمون کروسکال-والیس نشان داد که تغییرات معناداری بین مسیر تحولی هوش کلامی، هوش عملی و هوش کلی در دسته های سنی شش‌ماهه وجود دارد که با آزمون تعقیبی گیمز-هاول این تغییرات به‌طور دقیق تر بررسی شد. افزایش معنادار (p<.01) هوش شناختی در 48 تا 78 ماهگی، نشان می‌دهد که این سن، یکی از دوره‌های حیاتی مرتبط با تحول توانایی شناختی است. مسیرهای تحولی هوش شناختی یافته شده در پژوهش حاضر، می‌تواند به برنامه‌ریزان و متخصصین کمک کند تا برنامه ریزی سودمندتری جهت اوایل کودکی داشته باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - اثربخشی آموزش مهارت‌های زندگی (مهارت‌های مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس) بر راهبردهای نظم‌جویی شناختی در دانش‌آموزان دختر تیزهوش
        زهرا محمدنیا مهدی  شاه نظری بیتا نصرالهی
        پژوهش حاضر با هدف مطالعة اثربخشی آموزش مهارت‌های زندگی بر راهبردهای نظم‌جوییِ شناختی هیجان دانش‌آموزان دختر تیزهوش انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبه‌‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعة آماری، دانش‌آموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس ت چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف مطالعة اثربخشی آموزش مهارت‌های زندگی بر راهبردهای نظم‌جوییِ شناختی هیجان دانش‌آموزان دختر تیزهوش انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبه‌‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعة آماری، دانش‌آموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس تیزهوشان شهر تهران (متوسطة دورة دوم) در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۹۹ بودند، که با روش نمونه‌گیری در دسترس، دانش‌آموزان پایة دهم دبیرستان فرزانگان تهران(۱۷۰ نفر)، انتخاب شده و پرسشنامة نظم‌جویی شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل نمودند. از بین آنها ۳۲ نفر که نمره‌های پایینی در راهبردهای انطبافی داشتند، به عنوان گروه نمونه مشخص و به صورت تصادفی، به دو گروه ۱۶ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به گروه آزمایش در ۱۲ جلسه ۷۰ دقیقه ای (دوبار در هفته)، مهارت های مقابله با اضطراب و افسردگی و مدیریت استرس آموزش داده شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزش و همچنین پس از گذشت یک ماه و نیم در مرحلة پیگیری، پرسشنامه مذکور برای هر دو گروه اجرا شد. یافته‌ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش «تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر» نشان ‏داد، آموزش مهارت‌های زندگی در دانش‌آموزان تیزهوش به صورت معنادار و پایدار، استفاده از راهبردهای انطباقی نظم‌جویی شناختی هیجان را افزایش و استفاده از راهبردهای غیر انطباقی نظم‌جویی شناختی هیجان را کاهش می‏‌دهد. نتیجه: استفاده از آموزش مهارت های زندگی می‌تواند در افزایش استفاده از راهبردهای انطباقی نظم‌جویی شناختی هیجان و کاهش راهبردهای غیر انطباقی آن موثر واقع شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - اثربخشی آموزش فلسفه کودک و نوجوان بر هوش موفق، هوش هیجانی و خرد در دانش‌آموزان
        فاطمه حدادی مهدی عرب زاده شبنم فیضی
        هوش یکی از توانایی های مهم در انسانی و در مسیر پیشرفت افراد، نقش به سزایی دارد. هر آنچه بتواند باعث افزایش هوش شود، بر موفقیت افراد تاثیر گذار است. بررسی هوش جوامع و عوامل تاثیرگذار بر آن از اهمیت وافری برخوردار می باشد. هدف از انجام این پژوهش این است آیا آموزش فلسفه کو چکیده کامل
        هوش یکی از توانایی های مهم در انسانی و در مسیر پیشرفت افراد، نقش به سزایی دارد. هر آنچه بتواند باعث افزایش هوش شود، بر موفقیت افراد تاثیر گذار است. بررسی هوش جوامع و عوامل تاثیرگذار بر آن از اهمیت وافری برخوردار می باشد. هدف از انجام این پژوهش این است آیا آموزش فلسفه کودک و نوجوان می تواند به عنوان یک مداخله موثر در افزایش هوش موفق، هوش هیجانی و خرد دانش آموزان قرار بگیرد. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل داﻧﺶ آﻣﻮزان مقطع چهارم ابتدایی دخترانه شهر تهران بود که یک مدرسه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه، 20 دانش آموز دختر با میانگین سنی 10 سال، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. اعضای گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش فلسفه کودک و نوجوان قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه هوش موفق گوریگور و استرنبرگ، (2002)؛ پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1995)؛ پرسشنامه خرد آردلت (2004)؛ بوده است. یافته های حاصل از پژوهش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش فلسفه کودک و نوجوان بر هوش موفق و هوش هیجانی موثر بوده است اما آموزش فلسفه کودک و نوجوان بر خرد موثر نبوده و بنابراین آموزش فلسفه کودک و نوجوان می تواند به عنوان یک مداخله موثر در افزایش هوش موفق و هوش هیجانی دانش آموزان مورد استفاده قرار بگیرد. پرونده مقاله