علیرغم اهمیت امنیت اجتماعی، پژوهش های اندکی به تبیین علّی آن پرداخته اند. از این رو، هدف پژوهش حاضر تبیین علّی امنیت اجتماعی بر اساس روان آزرده گرایی و ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی در گروهی از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود. مشارکت کنندگان چکیده کامل
علیرغم اهمیت امنیت اجتماعی، پژوهش های اندکی به تبیین علّی آن پرداخته اند. از این رو، هدف پژوهش حاضر تبیین علّی امنیت اجتماعی بر اساس روان آزرده گرایی و ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی در گروهی از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود. مشارکت کنندگان 291 نفر (170 دختر) از دانشجویان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های روان آزرده گرایی مککری و کاستا (1992)، ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی چن و همکاران (2015) و امنیت اجتماعی گیلبرت و همکاران (2009) را تکمیل کردند. روایی و اعتبار مقیاس های پژوهش با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. به منظور بررسی فرضیههای پژوهش از روش تحلیل مسیر و نرم افزار ایموس 24 استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. همچنین، نتایج نشان داد که روانآزردهگرایی به طور غیرمستقیم (از طریق واسطه گری ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی)، پیشبینی کننده امنیت اجتماعی است. به طورکلی، نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که برنامه ریزی ها در خصوص امنیت اجتماعی نیازمند توجه هم به صفات شخصیتی و هم به موقعیتهای ایجاد شده توسط این صفات، مانند ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی، است. نتایج بر مبنای شواهد نظری و پژوهشی مورد بحث قرار گرفته است.
جزييات مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه اخلاق وظيفه گرا و اهداف پيشرفت با واسطه گري منبع کنترل به انجام رسيده است. اين پژوهش به روش توصيفي- همبستگي انجام گرفت. جامعه آماري پژوهش شامل دانشجويان مقطع کارشناسي دانشگاه شيراز بودند؛ که از آن ميان 440 دانشجو (221 دختر) و (219 پسر) به ش چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه اخلاق وظيفه گرا و اهداف پيشرفت با واسطه گري منبع کنترل به انجام رسيده است. اين پژوهش به روش توصيفي- همبستگي انجام گرفت. جامعه آماري پژوهش شامل دانشجويان مقطع کارشناسي دانشگاه شيراز بودند؛ که از آن ميان 440 دانشجو (221 دختر) و (219 پسر) به شيوه نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه هاي اخلاق وظيفه گرا، منبع کنترل و اهداف پيشرفت پاسخ دادند. جهت پاسخگويي به فرضيه هاي پژوهش از تحليل مسير در مدل يابي معادلات ساختاري استفاده گرديد. نتايج نشان داد که اگرچه وظيفه شناسي و معتمد بودن با هر سه هدف پيشرفت عملکردگرايي، تبحرگرايي و تبحرگريزي رابطه مثبت و معني دار دارند؛ امّا با هدف عملکردگرايي ميزان رابطه بيشتر است. همچنين نتايج نشان داد که منبع کنترل مي تواند در رابطه بين اخلاق وظيفه گرا و اهداف پيشرفت واسطه گري کند. از ديگر نتايج اين پژوهش مي توان به رابطه معني دار منبع کنترل دروني و بيروني با هر سه هدف پيشرفت حاضر در پژوهش اشاره کرد. نتايج اين پژوهش به توسعه دانش نظري در مورد نقش پيشايندي منش هاي اخلاقي و منبع کنترل در رابطه با اهداف پيشرفت کمک شاياني مي کند. همچنين به لحاظ کاربردي، تلويح نتايج پژوهش آن است که با آموزش منش هاي اخلاقي وظيفه شناسي و معتمد بودن و بازآموزي اسنادي (منبع کنترل) مي توان به رشد اهداف پيشرفت مناسب کمک نمود.
جزييات مقاله